اندر حکایت بازی با افکار عمومی رییس اداره ارشادات کاشان

دیدبان کویر – مهدی آریا: دیروز عکسی از رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کاشان بر روی تخت بیمارستان در حال تزریق سرم پخش شد که دل هر بیننده ای را کباب می کرد. هنوز این سطح از «مظلوم نمایی» و «شوآف سرمی» را از یک مسوول در منطقه خودمان، خصوصا در حوزه فرهنگی را به یاد نداریم.

این روزها نمایش «میلیاردرها» که کاری از طرف وحیدرضا صادقپور و بقیه دوستان هنرمند عرصه تئاتر در تالار شهر کاشان در حال برگزاری است، همانند دیگر کارهای او با حواشی زیادی روبرو شده است.

در زمان اجرای «هتل پرماجرا» هم نظیر چنین اتفاقات افتاد و دوستان ما و بقیه مردم هم شاهد هستند که تا آخرین لحظات و با تمام توان از آن نمایش و اجرای آن حمایت کردیم.

ولی این بار داستان مقداری متفاوت است و توصیه ما به همه دوستانمان در این نمایش و بقیه هنرمندان ش کاشان این است که حواسشان باشد که بر روی دیوار چه کسی دارند یادگاری می نویسند. قرار نیست بسیاری از مسایل فدای اجرای یک نمایش شود و خیلی چیزها فراموش شود.

رییس اداره ارشادات کاشان کسی هست که خود مجوز لغو نمایش را صادر کرده و با … هر چه تمام تر در مقابل مردم در سالن می ایستد و می گوید ما به احترام وجود هنر و هنرمندان و کسانیکه بلیط خریداری کرده اند و برای شادی و نشاط مردم، اجازه دادیم تا این نمایش برگزار شود!!

هنوز یادمان نمی رود که در ۱۸ تیرماه امسال نیز کنسرت گروهی از هنرمندان جوان موسیقی شهرمان با وجود تمام مجوزها لغو شد و با وجود فروش بلیط و حضورچند صد نفر پشت درهای تالار شهر از اجرای آنها جلوگیری به عمل آمد.

آیا آن زمان نمی توانستند به خاطر وجود هنر و هنرمندان با اجرای کنسرت موافقت کنند؟! آیا آنها مردم و هنرمندان این شهر نبودند؟! آیا آنها هم برای ایجاد شادی و نشاط و احساس خوب برای مردم شهرشان نیامده بودند؟! آیا آن زمان و بعد از آن چالشها و هزینه های بسیاری برای شهر و اهالی فرهنگ و هنر بوجود نیامد؟! پس چه فرقی بین آن ماجرا و این ماجرا وجود دارد؟!

ما به هیچ عنوان موافق اتفاقات اخیر نیستیم و حتی انتشار کلیپ تجمع تعدادی از زنان پوشیه زده در نماز جمعه کاشان را برای وجهه این شهر کهن مناسب نمی دانیم. ولی حاضر هم نیستیم پا بر روی خیلی مسایل بگذاریم و با حمایت کورکورانه، از کسی که سابقه چندان درخشانی در خیلی از مسایل ندارد، از او یک «قهرمان خیالی» بسازیم.

سعید ضابطی دیگر جایگاهی در لایه های قدرت هم ندارد و اکنون با چسباندن خود به مردم و اهالی هنر می خواهد از خود چهره مردمی بسازد. او اکنون چوب چند سر طلایی هست که با بازی با افکار عمومی می خواهد برکناری قریب الوقوعش را به این مسایل پیوند بزند‌.

او کسی بود که از اهالی فرهنگ و هنر و رسانه کاشان شکایات و پرونده سازی های متعددی در نهادهای قضایی و امنیتی انجام داده و رونوشتهای نامه های او در پرونده های آنها در نهادهای امنیتی شهرستان برای همیشه به یادگار باقی خواهد ماند.

شکایات و اتهاماتی که او به اهالی رسانه و حتی «شهروندان عادی» این شهر زده، در طول چهار دهه گذشته بی سابقه هست. از «اقدام علیه امنیت ملی» گرفته تا «توهین به مقدسات (توهین به حضرت فاطمه)» که در صورت اثبات جرم (سب النبی)، شامل مجازات اعدام هم می شود.

حتی در چند وقت اخیر هم که دو کنسرت گروه «ایوان بند» و «حجت اشرف زاده» در کاشان برگزار شد، مجوزات آن از اداره کل استان اصفهان و وزارتخانه گرفته شده بود و او هیچ نقشی در صدور مجوزات نداشت و لغو آن کنسرتها هم کار ساده ای نبود و تبعات ملی فراوانی به همراه می داشت و کلا رییس ارشاد نه در صدور مجوزات و نه در برگزاری و حفظ امنیت آنها نقشی نداشت ولی چنان تلقین کرد که او ناجی هنر و هنرمندان و مردم این شهر و دیار است!!

ولی چنان با پروپاگاندا و استفاده از بعضی رسانه ها که دانسته با ندانسته در زمین او بازی کردند، خود را ناجی و مدافع اینگونه مراسمها نشان می داد و با گذاشتن پستها و مصاحبه های رنگارنگ در جهت بازی با افکار عمومی برآمد.

در پایان به رییس ارشادات کاشان توصیه می شود که بیش از این با احساسات و افکار مردم بازی نکنند و دست از اقدامات پوپولیستی بردارد که اصلا گروه خونی ایشان به این حرفها نمی خورد. بعد از برکناری مدیر کل ارشاد استان اصفهان، ضابطی بهتر است تا خودش را برای برکناری از این پست آماده کند که عزل او نه به خاطر مردم و حمایت از هنر و هنرمندان، بلکه به خاطر شکایات ما علیه او در دادگاه ها و پیگیریهای مستمر به مسوولان رده بالایی کشور می باشد.