کد خبر : 2422
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹

«روز معلم» با طعم پاره ای توضیحات

«روز معلم» با طعم پاره ای توضیحات
شاید خیلی ها تصور کنند که شغل بنده خبرنگاریست. ولی شغل اصلی من با افتخار معلمیست. فرهنگی و در خانواده ای فرهنگی، زاده شده ام. خبرنگاری و فعالیت رسانه ای، عشق و علاقه من است؛

دیدبان کویر – مهدی آریا: در تقویم کشورمان، دوازدهم اردیبهشت ماه به نام «روز معلم» نامگذاری شده است.

شاید خیلی ها تصور کنند که شغل بنده خبرنگاریست. ولی شغل اصلی من با افتخار معلمیست. فرهنگی و در خانواده ای فرهنگی، زاده شده ام. خبرنگاری و فعالیت رسانه ای، عشق و علاقه من است.

چند روز قبل از استان تماس گرفتند و گفتند که جهت پاره ای توضیحات تشریف بیاورید اینجا. در این چند سال بارها و بارها جهت پاره ای توضیحات به خیلی جاها فراخوانده شده ام. البته این ها به غیر از حضور در جلسات مختلف و متعدد دادگاه هاست.

سوار دنای معروف شدم و به سمت نصف جهان حرکت کردم و خودم را به جایی که باید پاره ای توضیحات می دادم، رساندم.

بر روی میز پرونده های قهوه ای رنگ که روی آن «خاص» نوشته شده بود را جلویم گذاشتند. تمام زندگی مان که تاکنون خاص بوده و پرونده قهوه ای رنگ خاص را کم داشتم که به لطف رحمت ا… مشرقی؛ ریاست آموزش و پرورش آران و بیدگل و حمیدرضا ابراهیمی؛ مدیرکل آموزش و پرورش استان و جناب سرهنگ نایینی؛ نماینده ویژه قالیباف و جواد ساداتی نژاد؛ وزیر معزول و محکوم کشاورزی و چند نهاد خاص دیگر، آن هم برایم تشکیل شد.

البته رئیسی و دولتش هنوز بوی دهه شصت را می دهند. سوالاتی هم که پرسیده شده، جالب بود. چرا به مسوولان، خصوصا دولت انتقاد و توهین می کنی؟ چرا در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱، پستهایی مربوط به آن را گذاشته ای؟ چرا عکسهایی از زنانی گذاشته ای که مورد تایید نبوده اند؟ چرا به گشت ارشاد انتقاد می کنی؟ چرا از «وریا غفوری»؛ کاپیتان تیم استقلال حمایت کرده ای؟ چرا اعضای خانواده ات از حامیان حاکمیت نبوده اند؟ چرا در نماز جماعت شرکت نمی کنی؟ چرا از تصاویر و آهنگهای خواننده های لس آنجلسی استفاده می کنی و موارد بسیار دیگر.

البته از آغاز اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ تاکنون، بارها و بارها در جاهای مختلف مورد انواع و اقسام پرسش و پاسخ های سخت و نرم قرار گرفته بودم و حال در ابتدای سال ۱۴۰۳ هنوز هم این داستان ادامه دارد.

بابت انتقاد از مسوولان نظام و بارگذاری و نوشتن مطالبی در مورد زنان ایران و حوادث پس از مرگ «مهسا امینی»، در هیات تخلفات اداری استان اصفهان به ۳ سال تبعید شغلی به شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری محکوم شدم و هنوز منتظر جواب اعتراض خود به این رای هستم.

ساعتهای متمادی بر سر این مسایل، صحبتهای سختی با برادران مربوطه در زیر زمین‌ها و روی زمینها انجام دادیم و نهایتا هم در گزارششان به نهادهای قضایی نوشتند که: «ایشان خود را محق می داند و دارای تفکرات سیاسی … است» و به قول معروف، حالش باید سر جایش بیاید. چه معنی دارد نان خور دولت و حکومت بخواهد از انها انتقاد کند. لذا تصمیم گرفتند که از ریشه بزنند و خلاص کنند‌.

البته از نقش رحمت ا… مشرقی که خود نیز به این نهادها وابسته است نباید گذشت. کسی که وقتی پیگیر مسایل او در استفاده از اموال عمومی و موارد دیگر در حوزه تعاونی مسکن فرهنگیان شدیم، در پرونده سازی با بقیه دوستانشان، سعی در حذف به هر قیمتی گرفتند.

در هر حال ما که هدیه قهوه ای رنگ خاص «روز معلم» خود را از مسوولان استانی و شهرستانی دریافت کردیم. ولی حضرات بدانند که با اینگونه اعمال نخواهند توانست جلوی تغییر تاریخ را بگیرند. ما که قطره ای از دریای بیکران عظمت این کشور و این ملت و بزرگ مردان و زنان آن هم نیستیم.

چنانچه که قبلا نیز بارها گفته و نوشته ام، آینده ایران متعلق به زنان و دختران آن است و همه این دردها و رنج ها فدای یک تار موی زنان سرزمینم.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.